سفارش تبلیغ
صبا ویژن

حــاء، سیــن، یــاء، نــون؛ تلکـــ آیــات الجنـون

افسران - حــاء، سیــن، یــاء، نــون؛ تلکـــ آیــات الجنـون

باز از راه محرم غم رسید
بر زمین و آسمان ماتم رسید

این هلال قدکمان دیگر است
«لیتنا کنا معک» اندر سر است

خرقه‌ها را بار دیگر تن کنید
آتشی در قلب این خرمن کنید

طبل و شیپور عزا را سر دهید
هفت اقلیم عطش را در دهید

ورد صوفی حاء و سین و یاء و نون
فاعلاتٌ فاعلاتٌ فاعلون

«حای» آن حامیم ذات کبریا
«سین» آن سرها ز پیکرها جدا

«یای» آن یکتا پرست و یذکرون
«نون» آن باشد قسم بر یسطرون

سینه از درد فراقت خسته است
دل به روی غیر تو گو بسته است

هیچ دانی در دلم جا کرده‌ای؟
عرش حق شش‌گوشه برپا کرده‌ای؟

عشق‌بازی با تو معنا می‌شود
نور حق با تو هویدا می‌شود

السّلام ای شاه مظلوم و غریب
السّلام ای آیه‌ی امن یجیب

السّلام ای نور چشم مصطفی
السّلام ای خامس آل عبا

پی نوشت:
امشـب به جای دوات قـلم، با اشک مینویسم:
حسیــن جــان! فراق کــربلایت دیگه پیرمان کرد،
انـگار دیگر «امن یجیب»هایمان اثــر ندارد...:(
اویس قرنی شده است برای خودش این دلِ من...
کاش دستی هم بر دل سودا زده ی من می کشیدی:(