سفارش تبلیغ
صبا ویژن

تعداد بازدید :  
تاریخ : پنج شنبه 93/2/18

گفتند علی موقشه ....

افسران - گفتند علی موقشه ....

گفتند علی موقشه ....
اینهمه خواستی و التماس کردی الان موقشه ...
صدا زد مامان! مادرش اومد. گفت این سرم را از دستم دربیار میخوام برم دستشویی.
مادرش کمکش کرد رفت. رفت وضو گرفت. فقط چند ثانیه مونده...
اومد بیرون.
گفت: مامان بغلم میکنی؟
مادرش بغلش کرد.
تموم
پرواز کرد
ساعت 19 سوم فروردین 93